طالبان در کنار داشتن تجهیزات نظامی به ارزش میلیاردها دلار آمریکایی، تبلیغات گسترده در رسانههای اجتماعی را نیز در دستورکارشان قرار داده و بر رسانههای آزاد، فشار زیادی وارد کردهاند.
محتوای تبلیغاتی طالبان بیشتر به زبانهای پشتو، دری و انگلیسی و در برخی مواقع به زبانهای عربی و اردو نیز تولید میشود و لشکر توییتری طالبان آن را بازنشر میکنند. توییتر، پلتفرم مورد علاقه طالبان بهحساب میآید.
طالبان خبرگزاری دولتی باختر و تلویزیون ملی را به بنگاه تبلیغاتی خود تبدیل کردهاند و از ظرفیت این دو رسانه برای «بزرگنمایی» و تطهیر عملکردشان در کشتار، انفجار و انتحار بهره میبرند. در کنار این دو منبع دولتی، طالبان به راهاندازی کانالهای یوتیوب و حسابهای کاربری در توییتر اقدام کردهاند تا تبلیغاتشان را در مقیاس وسیعتر انجام دهند.
حکومت طالبان برای تاثیرگذاری بیشتر در سطح جهانی، محتوای مطالبشان را به زبان انگلیسی تولید و بهوسیله لشکر توییتری بازنشر میکنند.
«شریعت ورزپانه»، یکی از رسانههای وابسته به طالبان است که فعالیتهای این گروه را پوشش میدهد. وبسایت «کابل تایمز» به زبان انگلیسی در توییتر نیز، متعلق به طالبان است. ذبیحالله مجاهد، سخنگوی گروه طالبان با بیش از ۷۸۰ هزار دنبال کننده در توییتر، برخی مطالب این وبسایت را بازنشر میکند.
طالبان ویدیوهای تبلیغاتی از عملیاتها و رژههای نظامیشان را در یوتیوب منتشر میکنند و در این رسانه اجتماعی، ویدیوهای زیادی از طالبان به چشم میخورد.
حکومت پیشین افغانستان برای بهبود کیفیت نشریهها و تلویزیون ملی، سرمایهگذاری هنگفت انجام داده بود، اما طالبان منابع و امکانات تلویزیون ملی و خبرگزاری باختر را جزو «غنائم جنگی» میدانند و به هر شکل ممکن از آن بهرهبرداری تبلیغاتی میکنند.
سنجر سهیل، صاحبامتیاز روزنامه هشت صبح، تاکید دارد که رسانهها نباید به طالبان، میدانی برای ترویج و تبلیغات بدهند، چرا که این گروه به آزادی بیان و معیارهای دموکراتیک در جامعه باور ندارد: «ما در هشت صبح از گذشته به این باور بودیم که پلتفرم دادن به یک گروه تروریستی، یک اقدام غیرانسانی و نادرست است، بهخاطر اینکه رسانه، یک ابزار دموکراتیک برای یک جامعه دموکراتیک است. رسانههای آزاد باید در خدمت افکار و دیدگاههای دموکراتیک و برای تقویت بازیگران دموکراتیک باشد و کسی که به قواعد دموکراتیک باور نداشته باشد، نباید به او پلتفرم داده شود.»
حکومت پیشین افغانستان مورد حمایت کشورهای غربی، هزینه هنگفتی در بخش اطلاعرسانی و تبلیغات صرف میکرد و در کنار آن، ماموریت حمایت قاطع ناتو نیز پول هنگفت برای تولید برنامه و ویدیوهای تبلیغاتی، به حمایت از نیروهای افغان، در اختیار رسانههای مطرح دیداری و شنیداری قرار میداد، اما با تمام این امکانات و نیروی انسانی زیاد، سنجر سهیل میگوید که حکومت افغانستان جنگ تبلیغاتی را به طالبان باخت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
سنجر سهیل میگوید که حکومت سابق در جنگ تبلیغاتی با طالبان شکست خورد و طالبان همچنان به پروپاگاندا در رسانههای اجتماعی ادامه میدهند.
او میافزاید: «هر اداره حکومت سابق، یک سخنگو، یک معاون سخنگو و یک رئیس نشریه داشت، اما واقعیت این است که یک بخشی از شکست ما در برابر طالبان این بود که طالبان هزاران حساب کاربری با هویتهای جعلی ساخته بودند و دیدگاههای افراطی خود را پیوسته و گسترده تبلیغ و اطلاعرسانی میکردند.»
جاوید مالکی، روزنامهنگار، در صحبت با ایندیپندنت فارسی میگوید که طالبان بدون داشتن مشاوران قوی رسانهای، قادر به تولید و تاثیرگذاری در رسانههای اجتماعی نیستند: «از طالب انتظار نمیرفت که مسئله پروپاگاندا در رسانهها را جدی بگیرد و این احتمالا نتیجه مشاورههایی است که طالبان دریافت میکنند. به طالبان گفته شده است که حضور در رسانههای اجتماعی، بهعنوان یک امر تاکتیکی و استراتژیکی، مهم است و به همین دلیل طالبان همین بحث را جدی گرفتند.»
طالبان تلاش میکنند که عملکردشان را طی ۲۰ سال اخیر و کشتار نظامیان و غیرنظامیان در حملات انفجاری و انتحاری را تطهیر کنند.
طالبان چندین بار گردانهای انتحاری و بمبهای کنار جادهای را به نمایش گذاشتند و از آن ویدیو و عکس گرفتند و در رسانههای اجتماعی منتشر کردند.
حسابهای کاربری طالبان در توییتر یک ویدیو از سراجالدین حقانی، وزیر داخله (کشور) طالبان و رهبر شبکه مخوف حقانی را منتشر میکنند که در حال وداع با ۱۴ تن از نیروهای انتحاری است. زمان ضبط این ویدیو مشخص نیست، اما این افراد برای انجام حملات انتحاری آماده شده بودند.
جاوید مالکی به کارزارهای توییتری طالبان اشاره میکند و اینکه این گروه تلاش میکند حملات انفجاری و انتحاری خود را تطهیر کند.
او میگوید: «حضور طالبان در شبکههای اجتماعی یک اقدام بسیار حساب شده است و ازنظر من، طالبان میدانند که اگر فعالیتهای تبلیغاتیشان بر روی اذهان دیگران تاثیر نگذارد، بر افراد خودشان تاثیرگذار است.»
طالبان در نیمه دوم دهه ۹۰ میلادی نیز بر افغانستان حکومت میکردند و در آن زمان تنها از رادیو «صدای شریعت» و چندین نشریه برای تبلیغ اهداف خود استفاده میکردند.
اما پس از سرنگونی حکومت طالبان بهدست ائتلاف جهانی و به رهبری ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۰۱ میلادی، فصل جدیدی برای رشد آزادی بیان و رسانهها در افغانستان بازگشایی شد.
طی دو دهه به شمار رسانههای آزاد افزوده شد و آزادی بیان و رشد رسانهها از دستاوردهای مهم حکومت افغانستان شمرده میشد.
طالبان با رشد رسانههای اجتماعی، به استفاده از آن روی آوردند و توانستند با نیروی کم، تبلیغات گسترده انجام دهند.
ذبیحالله مجاهد و قاری یوسف احمدی به تماسهای خبرنگاران داخلی و خارجی پاسخ میدادند. رفته رفته حضور طالبان در رسانههای اجتماعی بهویژه توییتر افزایش یافت.
طالبان به نیروهایشان تذکر داده بودند که برای پیشبرد اهداف تبلیغاتی تلاش کنند و با داشتن کوچکترین دستاورد کوتاهمدت نیز، عکس و ویدیو ضبط کنند و آن را در سریعترین زمان ممکن در اختیار مسئولان مطبوعاتی قرار بدهند.
مقامهای حکومت افغانستان در برخی موارد از طریق مراجع اطلاعرسانی طالبان و رسانهها از تلفات نیروهای افغان و از دست دادن مناطق مطلع میشدند.
با گذشت ۱۷ ماه از حاکمیت طالبان بر افغانستان، شمار زیادی از خبرنگاران و کارکنان رسانهها از ترس طالبان کشور را ترک کردند و به کشورهای اروپایی و آمریکایی پناهنده شدند. شمار زیادی از کارمندان رسانهها هم در انتظار قبولی پناهندگیشاناند.
طالبان از ظرفیت برخی از رسانههای خصوصی هم برای بازتاب اهدافشان استفاده میکنند و اختناق و سرکوب در فضای رسانههای داخلی پابرجا است.
قرار است که طالبان حکم دادگاه غیابی برای رسانههای مخالفشان را اعلام کنند. منابع آگاه به ایندیپندنت فارسی گفتند که چندین رسانه مشهور افغانستان در فهرست دادگاه غیابی طالبان قرار دارند.
طالبان بدون حکم دادگاه هم شماری از خبرنگاران را مورد ضربوشتم و شکنجه قرار دادند و زندانی کردند.
سنجر سهیل، صاحبامتیاز روزنامه هشت صبح، میگوید که این روزنامه به دلیل نپرداختن به تبلیغات طالبان و پوشش بیطرفانه رویدادها، در فهرست طالبان برای صدور حکم دادگاه غیابی قرار دارد.
او میگوید: «طالبان با دادگاه غیابی میخواهند که صدای مخالفان و صداهای آزاد را بهاصطلاح خاموش کنند و در واقع از رسانهها میخواهند که به نفع دیدگاههای آنان عمل کنند. باور من این است که تفکر و ساختار طالب، یک ساختار غیرانسانی است و تفکر طالب در برابر آزادی، دموکراسی و حق، شکست خواهد خورد.»
چند ماه پیش طالبان دومین روزنامه هشت صبح با پسوند af را مسدود کردند تا مانع انتشار این روزنامه شوند، اما سهیل میگوید که آنان برای مختل نشدن انتشار، از قبل برنامهریزی کرده بودند و توانستند وبسایت روزنامهشان را فعال نگه دارند.
جاوید مالکی معتقد است که طالبان با سرکوب و اختناق رسانهها تلاش میکنند که بر جنایتهایشان، مانند دوره نخست حاکمیتشان در نیمه دوم دهه ۹۰ میلادی، سرپوش بگذارند: «در دوره نخست حاکمیت طالبان بخش زیادی از جنایتهای طالبان که در افغانستان رخ داده بود، در سکوت کامل به فراموشی سپرده شد، اما به لطف رسانههای فعالی که در خارج از افغانستان منتشر میشدند، بخشی از جنایتهای طالبان در این دوره، رسانهای شد. با دسترسی مردم به رسانههای اجتماعی بعید میدانم که جنایتهای این دوره طالبان پنهان بماند.»